- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه
می گویـد از شـکـسـتن سـرو تـنـاورش این شیر زن که مثل پدر، مثل مادرش! این زن، درست، مثل پدر حرف می زند مـیـراث مـادر اسـت، دل داغ پـرورش می گوید ازسپید و سیاهی که دیده است از قـتـل عـام چـلـچـلـه هـا در بـرابـرش می گویـد از زمانه، زمـیــن آه می کشـد خورشید، ابر تیره کشیده است بر سرش از پاره پـاره های جگـر، حرف می زند از کـاروان خــسـتـه بـی یـار و یـاورش این خطبه نیست، تیغۀ شمشیر این زن است وقتی خرابه های دمشق است، سنگرش شـمشـیـر از نــیام دهـن می کشـد بـبـین این شیر زن ،که مثل پدر، مثل مادرش
: امتیاز
|
مصائب اهل بیت در کوفه
بـر تـلّ پــایـداری خـود ایــســتـاده ای در کــربــلای دوّم خـود پـا نـهـاده ای ازاین به بعد بیرق نهضت به دوش توست دریا دلی به مـوج بلا، کوه اراده ای! با پرچـم سحـر به سوی شام میروی صبح امـیـد قـافـلـه! خـورشید زاده ای نـشـنـاخـتـه صـلابت زهـرایـی تـو را هرکس که فکر کرده تو از پا فتاده ای! داغ هـزار طعـنه به جانت خـریده ای در دست باد، رشتـۀ معجـر نداده ای! هر چند خـم شده قَـدَت از داغ کـربلا تو در مصاف کوفه و شام ایستاده ای
: امتیاز
|
ورود اهل بیت علیهم السلام به کوفه
دوبـاره اشکـم از دیـده چکـیـده بــــرای کـــاروانی داغ دیـــده مگـو با من چرا بی تـاب هـستم که زینب تازه در کوفه رسیده هـمه با ذکر یا رب هـمه با جـان بر لب ولی این شهر کوفه شده تـسـخـیر زینب به خطبه روزشان را می کند شب *********************** صدایی زد که کوفه گشت خاموش به نطق حیدری اش می دهد گوش که ای کوفه چه کردی با دل من نمی گردد ستم هایت فـراموش گـرفـتـی یـار ما را همه غـمخوار ما را به روی نی نشاندی ســـر دلــدار مــا را تو کـوفه سخت کـردی کار ما را *********************** برادر مانده بغـضی در گـلـویم بـیـا تا دق نـکـردم با تو گـویـم نـمی شـد بـاورم روزی بـبـیـنم سرت را روی نی در روبه رویم چـرا با بی قـراری کـنـی نـیـزه سواری شدی خـاکی برادر مگر خواهـر نداری که شـویـد روی تـو با آه و زاری *********************** مسوزان قلب زار خواهرت را بـیـا بـگـشا لـبـان اطـهـرت را اگر با من نمی گویی تو حرفی بـده آخـر جـواب دخـتــرت را ببین در اضطراب است ببین چشمش پر آب است تو را از من بخواهد به دنبال جواب است سرش بر روی دامان رباب است
: امتیاز
|